ای آبشارهای زلال وپاک که صداقت ازبندبندوجودتان جاریست
ومهربانانه دشتهای تشنه رابرای جشن گلهاسیراب میکنید
زخمهایم رابشوریدومرهم زنید
آنهاازخشنونت کوهستان وقله ها نیست
ازبی خبری وغفلت قومی است که اصالت خویش رافراموش کرده اند
وسراسیمه درغریب آبادغریب خودبدنبال مقصر میگردند......